اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خون نشاندن

نویسه گردانی: ḴWN NŠANDN
خون نشاندن . [ ن ِ دَ ] (مص مرکب )کنایه از شکستن حدت خون . (از آنندراج ) :
چرا هوای لبت خون من بجوش آورد
اگر نشاندن خون از خواص عناب است .

ظهیر فاریابی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.