اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خویش بین

نویسه گردانی: ḴWYŠ BYN
خویش بین . [ خوی / خی ] (نف مرکب ) متکبر. صاحب نخوت . (یادداشت مؤلف ). کنایه از مغرور و متکبر. (آنندراج ). خویشتن بین :
گرچه شیری چون روی ره بی دلیل
خویش بین و در ضلالی و ذلیل .

مولوی .


پرده ز رخ برمگیر تا نشوم خودپرست
آینه را برمدار تا نشوی خویش بین .

سلمان ساوجی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.