گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خویشتن رائی نویسه گردانی: ḴWYŠTN RʼʼY خویشتن رائی . [ خوی / خی ت َ ] (حامص مرکب ) خودرائی : دریغ روز جوانی و عهد برنائی نشاط کودکی و عیش و خویشتن رائی .سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود