اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خویشتن ستای

نویسه گردانی: ḴWYŠTN STAY
خویشتن ستای . [ خوی / خی ت َ س ِ ] (نف مرکب ) معجب . لافزن . خویشتن ستا. خودستا : هرچند پاک و پارسا باشی خویشتن ستای مباش . (قابوسنامه ). || گیج . (فرهنگ اسدی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.