اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خویشتن شناسی

نویسه گردانی: ḴWYŠTN ŠNASY
خویشتن شناسی . [ خوی / خی ت َ ش ِ ] (حامص مرکب ) خودبینی . خودپسندی . تکبر. (ناظم الاطباء). || معرفةالنفس . (یادداشت مؤلف ) : ماده گفت خویشتن شناسی نیکوست . (کلیله و دمنه ).
در جدول این خط قیاسی
می کوش بخویشتن شناسی .

نظامی .


خویشتن شناسی نردبان بام معرفت است . (دیباچه ٔ کلیات سعدی ). || حالت و عمل شناسنده ٔ حد خود و آنکه پا از گلیم خود بیرون نگذارد. وقوف به اندازه ٔ خود.وقوف بحدود خود. شناخت ارزش خود. شناخت حدود خود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.