خیال محال
نویسه گردانی:
ḴYAL MḤAL
خیال محال . [ خ َ / خیا ل ِ م ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خیال ممتنع. خیال غیرممکن . تصور امری که غیرممکن الوقوع باشد. کنایه از خیال باطل و تصور بیهوده و بی معنی است . (یادداشت مؤلف ). اندیشه ٔ چیزی که ممکن الحصول نباشد. (آنندراج ).
- امثال :
خیال محال محال نیست .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.