اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

د

نویسه گردانی: D
د. [ دِ ] (با کسره ٔ ممتده ) (صوت ، ق ) در تداول خانگی حرف تعجب است به معنی واقعاً؟ و آیا راست است ؟ و آیا راستی چنین است ؟ و آیا راستی چنین بود؟ || در تداول عوام حرف استفهام تعجبی انکاری است مانند دِهَه ! || (در تداول عامه ) چرا چنین کنی ! || در تداول عوام . زود باش . چرا دیر کنی : دِ بیا. دِ برو. || آخر. پس : دِ بیا. دِ برو. دِ بنشین . دِ بخور، دِ یااﷲ. دِ هرّی .
گفته ای گر بروم ترسم از این غصه بمیرم .
دِ... م دِ... م . || در مثالهای زیرین و نظایر آن «دِ» علامت مداومت در عمل است :
سر طناب را گرفت و دِ بکش .
راه صحرا را پیش گرفت دِ برو.
چوب را برداشت و دِ بزن .
قاشق را برداشت و دِ بخور.
کفشهایش را پاش کرد و دِ بدو.
پولها را برداشت و دِدرّو (یا دِ ورمال ).
شمشیرش را کشید و دِ بکش .
دِ بشین دِ بشین تا صبح شد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۲ ثانیه
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

د

د. (حرف ) صورت حرف دهم از الفبای فارسی و هشتم از الفبای عربی و چهارم از الفبای ابجدی و نام آن دال است و گاه برای استواری ِ ضبط، دال ...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

د

د. [ دُ ] (حرف ) ۞ از ایتالیائی دُ. هجایی بی معنی که آن را بمناسبت آوایش جانشین اوت ۞ در موسیقی کرده اند و آن اولین نُت گام موسیقی ...
الکساندر د ویل دیو. [ اَ ل ِ دُ ل ِ ی ُ ] (اِخ ) ۞ شاعر و نحودان فرانسوی در قرن سیزدهم م . وی در شهر ویله دیو از نورماندی بدنیا آمد. او راست...
بادرو غونزالز د مندوزا. [غ ُ ل ِ دِ م ِ ] (اِخ ) ۞ (کاردینال ) این نام معرب پدرو گنزالس دو مندوزا است که از رجال بزرگ و نامور عصر نصرانیت ش...
د د ت . [ دِ دِ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) علامت اختصاری یعنی حروف اول کلمات دیکلورو، دیفنیل ، تریکلورو اتان ۞ است که ماده ٔ بی رنگ و بی بوو حل ...
گنزالو د کردو. [ گ ُ زال ْوْ دُ ک ُ ] (اِخ ) ۞ ژنرال اسپانیایی ، ملقب به کاپیتن بزرگ که در قصر مونتیلا ۞ متولد شد (1453 - 1515 م .). وی در ...
دبوا دکرانسه . [ دُ بو آ دُ س ِ ] (اِخ ) ۞ ادموند لوئی آلکسی . ژنرال و مرد سیاسی فرانسه . متولد به سال 1747 و متوفی به سال 1814.
الکساندر د هال . [ اَ ل ِ دُ ](اِخ ) ۞ فیلسوف انگلیسی ، کتابهایی درباره ٔ فلسفه و عقاید نوشته است . وی به سال 1245 م . درگذشت . (از قاموس الا...
الکساندر د پارم . [ اَ ل ِ دُ ] (اِخ ) ۞ یا الکساندر فارنز ۞ ، دوک ناحیه ٔ پارم (در ایتالیا) جنگی و سیاستمدار بود. به سال 1545 م . در رم بدنی...
الکساندر د ترال . [ اَ ل ِ دُ ] (اِخ ) ۞ رجوع به طرالینوس و اسکندر طرالینوس شود.
« قبلی صفحه ۱ از ۴ ۲ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.