اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

داد جستن

نویسه گردانی: DʼD JSTN
داد جستن . [ ج ُ ت َ ](مص مرکب ) طلب عدالت کردن . عدل خواستن :
میجویم داد نیست ممکن
کاین نادره در جهان ببینم .

خاقانی .


تا داد همی جوئی رنجورتری مانا
گرخود شوی آسوده ار داد نخواهی شد.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.