گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دار زدن نویسه گردانی: DʼR ZDN دار زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) بر دار کردن . بدار کشیدن . حلق آویز کردن . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود