گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دار فنا نویسه گردانی: DʼR FNA دار فنا. [ رِ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) این جهان . دنیا : زی گوهر باقی نکند هیچ کسی قصدکز کوردلی شیفته بردار فنا اند. ناصرخسرو.ای دوست بپرسیدن حافظ قدمی نه زان پیش که گویند که از دار فنا رفت . حافظ.رجوع به دار فانی و دارالفناءشود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود