گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دار ملکت نویسه گردانی: DʼR MLKT دار ملکت . [ رِ م ُ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دارملک : دارای دارملکت او شاه مشرق است کانواع نعمت از در دارا رسد مرا.خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود