اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

داش

نویسه گردانی: DʼŠ
داش . (اِ) کوره ای که خشت و خم و کاسه و کوزه و امثال آن در آن بپزند. (برهان ). کوره ٔ کوزه گران . کوره ٔ آجرپزی . کوره ٔ خشت پزی . هر جائی که در آن آتش بسیار افروزند خواه در آن خشت پزند خواه کاسه پزند خواه آهک پزند. (غیاث ). چار. کوره ٔ سفال پزی . و غیره چون گچ و آهک و آجر. تنور خشت پخته . (شرفنامه ٔ منیری ). کوره . کوره ٔ آجرپزی . (لغت محلی گناباد). تنور خشت پزی . فخار. (دستوراللغة) :
من چنین زارازان جماش درم
همچو آتش میان داش درم .

رودکی .


در فرهنگ اسدی چ اقبال دم کوزه گران نوشته شده است با شاهد فوق از رودکی و فرهنگ اوبهی نیز همین را آورده اما ظاهراً بجای (دم کوزه گران ) کوره ٔآهنگران یا کوره ٔ کوزه گران بوده است و نیز محتمل است کلمه ٔ آتش در مصرع دوم آهن باشد؟:
داش گرمی بر سر آن کوی بود
چیده در وی آتشی بسیار دود...
آن جماعت جملگی جمع آمده
بهر خشت خویش چون شمع آمده ...
چون ابوذر درمیان داش رفت
سری از اسرار حیدر فاش رفت .

عطار(مظهرالعجائب ).


زاهد خام خویش بین هرگز
نشود پخته گر نهی درداش .

عطار.


قضا را بود آنجا داش گرمی
که در وی خشت میکردند بریان .

عطار.


|| کوره ٔ حمام . (لغت محلی گناباد). گلخن : جامه ازخرقه ٔ مزبله بر هم پیراسته و موی و ناخن ناچیده در داش گرمابه بر خاکستر نشسته . (تاریخ بیهق ). || در ناظم الاطباء بکلمه معنی خاکستردان و انبار خاکستر داده شده است که ظاهراً مستفاد از معنی اخیر کلمه است . || کوره ٔ نانوایی (سنگک پزی ). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). || گلستان . (برهان ). اما شاید در این معنی مصحف گلخن باشد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۴ ثانیه
قره داش . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 30 هزارگزی شمال ضیأآباد و 12 هزارگزی راه شوسه . موقع ...
قره داش . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین واقع در 26 هزارگزی خاور آوج . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سرد...
قره داش . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 33500 گزی جنوب خاوری قره آغاج و 5100 گزی جنوب شوس...
قره داش . [ ق َ رَ ](اِخ ) دهی از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور در 6 هزارگزی جنوب خاوری قدمگاه . موقع جغرافیایی آن دامنه و معتد...
قره داش . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه واقع در 62 هزارگزی شمال خاوری کدکن . موقع جغرافیایی آن جلگه ...
قزل داش . [ ق ِ زِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سکمن آباد بخش حومه ٔ شهرستان خوی واقع در 54 هزارگزی شمال باختری خوی و 8500 گزی شمال شوسه ٔ سیه چشم...
داش آکل. الف. نام داستان کوتاهی است از نویسندۀ شهیر ایرانی «صادق هدایت» در مجموعه داستان های کوتاهش به نام «سه قطره خون». این مجموعه، که در بین سال‌ه...
«داش آکُل»[۱] نام یکی از یازده داستان کوتاه مجموعهٔ سه قطره خون، نوشتهٔ صادق هدایت است که نخستین بار در سال ۱۳۱۱ منتشر شد. داش آکُل، مخفّف سه کلمه است...
داش آکل فیلمی ایرانی به کارگردانی و نویسندگی مسعود کیمیایی است. داش آکل چهارمین ساخته مسعود کیمیایی است که در سال ۱۳۵۰ خورشیدی به نمایش درآمد. این فیل...
گوی داش . (اِخ ) دهی است از دهستان آجرلو بخش مرکزی شهرستان مراغه . واقع در 79هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 45هزارگزی شمال خاوری شوسه ٔ شاهین...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۸ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.