گفتگو درباره واژه گزارش تخلف داش نویسه گردانی: DʼŠ داش . (اِخ ) ۞ گابریل . ملقب به کنتس ، نویسنده ٔ فرانسوی . متولد پاریس (1804-1872 م .). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی داش داش . (اِ) کوره ای که خشت و خم و کاسه و کوزه و امثال آن در آن بپزند. (برهان ). کوره ٔ کوزه گران . کوره ٔ آجرپزی . کوره ٔ خشت پزی . هر جائی ک... داش داش . (ترکی ، اِ) در ترکی به معنی سنگ است . (غیاث ) تاش . || نیز به معنی «هم » است چنانکه در یلداش به معنی همراه . (از غیاث ). در ناظم ا... پای داش پای داش . (اِ مرکب ) پاداش . اجر. مزد. پاداشن . داش آغل داش آغل . [ غ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد واقع در 17 هزارگزی خاور بوکان و 17هزارگزی خاور شوسه ٔ بوکان به میاندوآب ... داش آغل داش آغل . [ غ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دول بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه واقع در 39هزارگزی جنوب خاوری ارومیه و یکهزارگزی باختر شوسه ٔ اروم... داش پسک داش پسک . [ پ َ س َ] (اِخ ) دهی است از دهستان فرورق بخش حومه ٔ شهرستان خوی . واقع در 21هزارگزی شمال باختری خوی و 7هزارگزی جنوب باختری شوسه ... داش تپه داش تپه . [ ت َپ ْ پ َ / پ ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قره پشلو بخش مرکزی شهرستان زنجان . واقع در 54هزارگزی شمال باختری زنجان و 2هزارگزی ر... داش تپه داش تپه . [ ت َپ ْپ َ / پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرحمت آباد بخش میاندواب شهرستان مراغه واقع در 19هزارگزی شمال باختری میان دوآب و 12ه... داش تپه داش تپه . [ ت َپ ْ پ َ / پ ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان خرقان غربی ، بخش آوج شهرستان قزوین . واقع در 65هزارگزی باختر آوج . کوهپایه ، معتدل ، ... داش دبی داش دبی . [ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل . واقع در 10هزارگزی جنوب گرمی و 10هزارگزی شوسه ٔ گرمی به بیله سوار... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۸ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود