گفتگو درباره واژه گزارش تخلف داغ آب نویسه گردانی: DʼḠ ʼAB داغ آب . [ غ ِ ] (ترکیب اضافی ) نشانی که از آب بر کاغذ یا جامه ٔ در آب افتاده پیدا آید. (آنندراج ). اثر تنیدگی آب بر کاغذ : مانند سیل عمر گرامی گذشت و ماندچون داغ آب یاد جوانی بدل مرا.تنها (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی آب داغ آب داغ . [ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آب جوشانیده . آب گرم کرده : یک استکان آب داغ . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود