گفتگو درباره واژه گزارش تخلف داغ حبش نویسه گردانی: DʼḠ ḤBŠ داغ حبش . [ غ ِ ح َ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) داغ سیاه . نشان سیاه که از داغ بر چهره یا اندام پدید آرند : روی تاجیکانه ات بنمای تا داغ حبش آسمان بر چهره ٔ ترکان یغمائی کشد.سعدی (کلیات چ فروغی ، غزلیات ص 112). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود