گفتگو درباره واژه گزارش تخلف داغ خورده نویسه گردانی: DʼḠ ḴWRDH داغ خورده . [ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) اثر داغ پدید آمده بر. داغ شده . دارای داغ گشته . داغ دیده . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود