اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دام بافتن

نویسه گردانی: DʼM BAFTN
دام بافتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) بر هم افکندن تار و پود بفاصله و شبکه مانند نسیجی پدید آوردن . شبکه و تور بافتن . نسج شبکه پدید آوردن . بافته ای از بهم افکندن پود و تار، نه آنسان که بهم متصل شود بل بدانگونه که خانه خانه نماید :
دام از تار نگه بر صید ما دیگر مباف
تا شده آزادخود را مبتلی کردیم و رفت .

ظهوری (از آنندراج ).


پی عندلیبان دارالسلام
توانی ز تار نفس بافت دام .

ظهوری (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.