گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دام گسستن نویسه گردانی: DʼM GSSTN دام گسستن . [ گ ُ س َ ت َ ] (مص مرکب ) کندن دام . از جای برآوردن دام . درهم نوردیدن و فرودریدن دام : چه خاک بر سر بی طاقتی کنم یا رب مراکه دام گسست و شکار رفت بگرد.صائب (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود