اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دامن فراخ

نویسه گردانی: DʼMN FRʼḴ
دامن فراخ . [ م َ ف َ ] (ص مرکب ) که دامنی وسیع و گشاده دارد. مقابل تنگ دامن . || مجازاً با فیض .
- || دامن ِ فراخ (با اضافه )؛ دامن گشاده و وسیع. مقابل دامن تنگ و چسبان .
- دامن فراخ بودن ؛ با فیض بودن :
دامن گلچین فراخ است ای اسیران قفس
گر گلی خواهند او را از شما تقصیر نیست .

سلیم .


- دامن فراخ داشتن ؛ فیض عام داشتن . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
فراخ دامن . [ ف َ م َ ] (ص مرکب ) فراخ دست . (آنندراج ). آنچه دامنش گسترش دارد : در جیب دل نگنجد عشق فراخ دامن آیینه ٔ سکندر آیینه دان ندارد. ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.