اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دامنه دار

نویسه گردانی: DʼMNH DʼR
دامنه دار. [ م َ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) که دامنه دارد. دارای دامنه . || وسیع. پهناور. موسع. با عرض و طول بسیار. ممتد.
- ابری دامنه دار ؛ که دنباله ٔ آن نگسلد.
- ادعای دامنه دار ؛ طولانی .
- اقداماتی دامنه دار ؛ سخت وسیع و ممتد.
- بارانی دامنه دار ؛ که دیر زمان ببارد.
- بحثی دامنه دار ؛ بحثی پردامنه .طولانی .
- تظاهرات دامنه دار ؛ ممتد و وسیع.
- جنگی دامنه دار ؛ که بدرازا کشد. که دیر بپاید.
- فعالیت دامنه دار ؛ ممتد.
- مبارزه ٔ دامنه دار ؛ ممتد. که زود بانجام نکشد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.