اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دام و دد

نویسه گردانی: DʼM W DD
دام و دد. [ م ُ دَ ] (ترکیب عطفی ) (ازدام + دد). به معنی حیوان اهلی و وحشی :
اگر بد کنی چون دد و دام ، تو
جدانیستی هم تو از دام و دد.

ناصرخسرو.


چو بر نسبتی راند انگشت خود
بخسبد بر آواز او دام و دد.

نظامی .


که داند که این دخمه ٔ ۞ دام و دد
چه تاریخها دارد از نیک و بد.

نظامی .


شیر مگر تلخ بدان گشت خود
کز پس مرگش نخورد دام و دد.

نظامی .


نیز رجوع به دام در معنی حیوان اهلی و شواهد ذیل لغت مذکور شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
دد و دام . [ دَ دُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب )اوابد. (مرکب از: دد، جانور درنده + دام ، جانور بی گزند). از اتباع اند. رجوع به ترکیبات ذیل «دد» شود...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.