دانش مزی . [ ن ِ م َ ] (حامص مرکب ) مزیدن دانش . تحصیل دانش . آموختن علم . منظور دانشوریست چه مزیدن مکیدنست ، گویا او از دانش پرورده شده است
: زاهدی در غزنی از دانش مزی
بد محمد نام و کُنیت سررزی
بود افطارش سر رز هر شبی
هفت سال اودایم اندر مطلبی .
مولوی .