اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دانه دار

نویسه گردانی: DʼNH DʼR
دانه دار. [ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) دارای دانه . دارای حبه چون سنبله و خوشه . || که صاحب حبوب باشد. || که صاحب تخم و یا استخوانکی در درون میوه باشد. || که نگهبانی دانه و حبوب کند. || دارای قطرات چون دانه . گلوله گلوله (اشک و جز آن ) :
دریغ از گریه های دانه دارم
بپای خنده زنجیری نکردم .

ظهوری (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.