گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دانه فشان نویسه گردانی: DʼNH FŠAN دانه فشان . [ ن َ / ن ِ ف ِ ] (نف مرکب ) دانه افشان . دانه پاش . دانه پراکن . که دانه افشاند. که دانه پراکند. که دانه پاشد. که دانه ریزد : دانه فشان گشته بهر گوشه ای رسته ز هر دانه ٔ او خوشه ای .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود