دانیال
نویسه گردانی:
DʼNYAL
دانیال . (اِخ ) ابن الطیفوری . او را دانیل نیز گفتندی . در دانش طب دست داشت و پس از طب آموزی به رهبانیت افتاد و بسبب ناسازی رفتار پدر و یا علت دیگر به مدینةالسلام درآمد، در شبی از شبهای ماه آب ، به شهری که گرماخیز و پرریگ بود و در همسایگی یوحنابن ماسویه مقام کرد. وقتی نیز میان وی با یوحنابر سر قتل طاوسی مشاجره رفته است . رجوع به عیون الانبیاء ج 1 ص 177 و 181 و تاریخ الحکماء قفطی ص 391 شود.
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
دانیال میرزا. (اِخ ) فرزند سوم اکبر شاه از پادشاهان بابری هندوستان . وی به سال 1013 هَ . ق . در سن سی وسه سالگی هنگامی که از جانب پدر با ...
دانیال اکبر. [ ل ِ اَ ب َ ] (اِخ ) همان دانیال پیغمبر است از جمله ٔ صلحاء آل یعقوب . خواندمیر درحبیب السیر از دو دانیال سخن میدارد و می نویسد ک...
دانیال المتطبب . [ لُل ْ م ُ ت َ طَب ْ ب ِ ] (اِخ ) عبیداﷲبن جبرئیل گوید: دانیال المتطبب مردی لطیف خلقت و در دانش متوسط بود و انسی به معالجت ...