اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

داو بردن

نویسه گردانی: DʼW BRDN
داو بردن . [ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) غالب آمدن در بچنگ آوردن نوبت بازی نرد و جز آن . بدست آوردن نوبت بازی پیش از حریف . نوبت بردن . دَو بردن . (در تداول مردم قزوین ) :
از پسر نردباز داو گران تر ببر
وز دو کف سادگان ساتگنی کش بدم .

منوچهری .


بردم از نراد گیتی یک دو داو اندر سه زخم
گرچه از چار آخشیج و پنج در در ششدرم .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.