گفتگو درباره واژه گزارش تخلف داور نویسه گردانی: DʼWR داور. [ وَ ] (اِخ ) شیخ محمد مفیدبن محمد نبی بن محمد کاظم . تولد داور در سنه ٔ1251 هَ . ق . بوده است و وفات او در سنه 1325 در هفتاد سالگی درشیراز و در قبرستان درسلم (باب سَلْم ) واقع در جنوبی شیراز مدفون شده است ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی گیتی داور گیتی داور. [ وَ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) داور گیتی . آنکه در گیتی داور باشد. حاکم و قاضی در گیتی . || آنکه به عدل داوری کند : با تیغ گردون پی... داور قاجار داور قاجار. [ وَ ] (اِخ ) نواب شاهزاده امام وردی میرزا برادر بطنی رکن الدوله است . در دولت سلطان محمدشاه بملک عثمانی گریخت و در بغداد بماند... علی اکبر داور علی اکبر داور. [ ع َ اَ ب َ رِ وَ ] (اِخ ) از رجال قرن اخیر. رجوع به داور شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود