داهه
نویسه گردانی:
DʼHH
داهه . [ هََ ] (اِخ ) داه . داها. نام قومی از ایرانیان است ساکن شمال شرقی ایران و اشکانیان بیاری آنان بسلطنت رسیده اند. این قوم ظاهراً از سکاها بوده اند. (از ایران در زمان ساسانیان چ جدید ص 30). نام طایفه ای ایرانی و شعبه ای از قبایل اسکیت بوده اند و در طرف شرقی دریای خزر سکنی داشته اند و بنام آنان در تاریخ ایران تا حمله ٔ عرب برمیخوریم و بقول بروسوی مورخ و پیشوای دینی کلده که در قرن سوم ق . م . میزیسته است ، کورش بزرگ در آخرین جنگهای خود با داهه ها در زدوخورد بوده است . آدین مورخ یونانی قرن اول م . در جزو لشکریان داریوش سوم هنگام جنگ با اسکندر از سواران تیرانداز داهه نام میبرد. قسمتی از لشکریان اشکانیان از این طایفه بوده اند، چون از زمانهای بسیار قدیم از سواحل رود سیحون تا صحراهای جنوبی روسیه محل قبایل ایرانی چادرنشین بوده است و داهه ها از این قبایل محسوب میشوند. احتمال ارتباطی میان نام آنان و ناحیه ٔ دهستان میرود. کلمه ٔ داهه در سانسکریت داس َ آمده است و صفتی است اهریمنی در مقابل کلمه ٔ آریا. (از یشتها ج 2 ص 57).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۹ ثانیه
داهه، داهان، داسای، داهستان یا دَهستان زیستگاه گروهی از مردمان ایرانیتبار و گروهی از تیره سکاها در حاشیهٔ جنوبشرقی دریای مازندران بود.[۱] آریان مورخ...
داحة. [ ح َ ] (ع اِ) واحد داح . بازی کودکان . یقال : الدنیا داحة. (مهذب الاسماء). رجوع به داح شود.