اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دایگی کردن

نویسه گردانی: DʼYGY KRDN
دایگی کردن . [ ی َ / ی ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) حضانت . (دهار). دایگانی کردن . شیردادن زنی بچه ٔ دیگری را :
وز دوستی زر که بنزدیک او بود
گاهیش دایگی کند و گاه مادری .

فرخی .


دایگی کن بنوازش که نزاد
پانصد هجرت ازو به فرزند.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.