گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دبیران دبیر نویسه گردانی: DBYRʼN DBYR دبیران دبیر. [ دَ دَ ] (اِ مرکب ) دبیربد. مهشت دبیر. رئیس دبیران . رجوع به دبیربد و کتاب ایران در زمان ساسانیان شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود