دخش
نویسه گردانی:
DḴŠ
دخش . [ دَ خ َ ] (ع مص ) آگنده گوشت شدن . (از اقرب الموارد). سطبر و درشت شدن . پرگوشت شدن . (آنندراج ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
دخش . [ دَ ] (اِ) ابتدا کردن کار باشد. گویند دخش بتو است ؛ یعنی نخستین معامله با تست . (فرهنگ اسدی ). آغاز و ابتدا بود. (جهانگیری ) (آنندراج ) (...
دخش . [ دُخ ْ خ َ ] (ع اِ) نوعی از ماهی بگفته ٔ ابن سیده ، یا همان «دخس » است . (منتهی الارب ).