گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دخمه ساختن نویسه گردانی: DḴMH SAḴTN دخمه ساختن . [ دَ م َ / م ِ ت َ] (مص مرکب ) دخمه کردن . گورخانه ساختن : خبر شد که سام نریمان بمردورا دخمه سازد همی زال گرد. فردوسی .یکی دخمه از بهر او ساختند همه فرش دیبا در انداختند.فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود