دخیل شدن
نویسه گردانی:
DḴYL ŠDN
دخیل شدن . [ دَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دخیل کسی شدن ؛ به او ملتجی شدن . پناه بردن : اگر چه در میان افغان چادر بر سر کسی انداختن علامت دخیل شدن است ... فائده ای از این گفتگوی ودخیل شدن مترتب نگردید. (مجمل التواریخ گلستانه ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.