دراز بالیدن
نویسه گردانی:
DRʼZ BALYDN
دراز بالیدن . [ دِ دَ ] (مص مرکب ) بسیار طولانی شدن شاخ درخت و گیاه : بسبب آنکه نبات او [ لبلاب ] دراز ببالد او را حبل المساکین نیز گویند. (ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان ذیل لبلاب ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.