اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

درء

نویسه گردانی: DRʼ
درء. [ دَرْءْ ] (ع اِ) کجی و کجی نیزه و مانند آن . (منتهی الارب ). خمیدگی و کجی در نیزه و مانند آن ، و گویند: بئر ذات درء؛ یعنی چاهی که انحنا داشته باشد. (از اقرب الموارد). || آنچه ازکوه برافتد. (منتهی الارب ). آنچه از دل کوه افتد. || حد و مرز هر چیزی ، چه بوسیله ٔ آن ابهام دور می شود. || حجم غده ای است در ماده شتر. (از اقرب الموارد). || جاءالسیل دَرْءً و دُرْءً؛ آمد توجبه و سیل از شهری دور و یا از جایی که معلوم نباشد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
تلفن- دور آوا
دَرِ تنگ [La Porte etroite]. رمانی است به قلم آندره ژید (1) (1869-1951)، نویسنده فرانسوی، که در 1909 انتشار یافت. سرگذشتی آغشته به صفایی دلنشین و احسا...
اتفاقی که برای وقوع آماده است، لکن هنوز اتفاق نیافتاده است.
(درِ پیت) بی کیفیت، قدیمی، کهنه، به دردنخور، بی محتوا، بی منطق (ریشه ی این واژه را نمی دانم، شاید همان واژه ی «دکرپیت»، «decrepit» در انگلیسی باشد که ...
یک در. [ ی َ / ی ِ دَ ] (ص مرکب ) اطاقی که آن را یک در است . (یادداشت مؤلف ). یک دره . یک دری : اندیک دو دوست فرقدان واردر یک در آشیان ببین...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
در اثر: یعنی به سببِ. به علتِ. در اثر وبا کودکان مردند. بر اثر: یعنی به دنبالِ، در پی؛ بر اثر توفان درختان شکسته شد. (از کتاب غلط ننویسم ابوالحسن نجفی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کوارتس بفرمول SiO2 انیدرید سیلیسیم طبیعی است که در دستگاه لوزوجهی متبلور می شود
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۴۶ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.