اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

درء

نویسه گردانی: DRʼ
درء. [ دُرْءْ ] (ع اِ) گویند: جاء السیل دُرْءً؛ یعنی سیل از جایی ناشناخته و یا از شهری دوردست سرازیر شد. (از اقرب الموارد). و رجوع به دَرء شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نان در انبان . [ دَ اَم ْ ] (ص مرکب ) مسافر. عازم سفر. آنکه به عزم سفر نان درانبان گذاشته و توشه ٔ راه برداشته است : منهیان ربع مسکون ز ...
خانه ٔ پنج در. [ ن َ / ن ِ ی ِ پ َ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از دماغ باشد به اعتبار حواس خمسه . (انجمن آرای ناصری ) : حسی است اینکه ...
خرد در خط بودن . [ خ ِ رَ دَ خ َ دَ ] (مص مرکب ) رای و عقل و هوش در قید بودن . (از آنندراج ) (از شرفنامه ٔ منیری ).
خار در تن شدن . [ دَ ت َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خار به تن انسان فرورفتن . خار در تن انسان نشستن . شوک . (دهار).
باد در سر کردن . [ دَرْ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از مغرور ومتکبر شدن . ۞ (آنندراج ): وهرچند رکاب عالی زودتر حرکت کند سوی خراسان بهتر که ...
باد در سر بودن . [ دَرْ س َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه ازمغرور و متکبر بودن . (آنندراج ). رجوع به باد در زیردامن داشتن و باد در کلاه بودن و باد در ...
گربه در انبان . [ گ ُ ب َ / ب ِ دَ اَم ْ ] (اِ مرکب ) مکر. حیله : با این همه نگشتی هرگز فریفته چون دیگران به گربه در انبان روزگار. انوری .کن...
لگد در کار زدن . [ ل َ گ َ دَ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از بر هم کردن کار است . (آنندراج ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.