اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

در باریدن

نویسه گردانی: DR BARYDN
در باریدن . [ دُرر دَ ] (مص مرکب ) پاشیدن در. پاشیده و افشانده شدن دُر. || نزول قطرات باران . || سخن گفتن به روانی . کنایه از سخن شیرین و شیوا از زبان جاری شدن :
زبانی که اندر سرش مغز نیست
اگردر ببارد همان نغز نیست .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.