گفتگو درباره واژه گزارش تخلف درگاه نشین نویسه گردانی: DRGAH NŠYN درگاه نشین . [ دَ ن ِ ] (نف مرکب ) درگاه نشیننده . نشیننده ٔ درگاه . روزبان . (صحاح الفرس ). ملازم در خانه . ملازم آستان . آنکه ملازم درگاه باشد : خسروا حافظ درگاه نشین فاتحه خواندوز زبان تو تمنای دعائی دارد.حافظ. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود