درم
نویسه گردانی:
DRM
درم . [ دَ رِ ] (اِخ ) نام مردی شیبانی که کشته گردید و قصاص آن گرفته نشد، و بدو مثل زنند و گویند: «أودی من درم ». (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
دینار و درم . [ رُ دِ رَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) وجه . تن خواه . پول نقد. (یادداشت دهخدا). زر و سیم ... سکه ٔ طلا و نقره : آنکس که به دینار و...
درم ناخریده . [ دِ رَ خ َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) غلام و کنیز خانه زادکه زرخرید نباشد. (ناظم الاطباء). || بنده که بی پرداخت پول بدست آرند. غ...
حساب درم و دینار. [ ح ِ ب ِ دِ رَ م ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بیرونی در پاسخ به اینکه حساب درم و دینار چیست ؟ آرد: این حسابی است از جبر...