گفتگو درباره واژه گزارش تخلف درم زدن نویسه گردانی: DRM ZDN درم زدن . [ دِ رَ زَ دَ ] (مص مرکب ) سکه زدن . طبع. (دهار). میخ کردن سکه . ضرب کردن سکه : مَسَکّة؛ آن جای که درم زنند. (دهار). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود