در نجف . [ دُرْ رِ ن َ ج َ
/ دُ رِ ن َ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فارسی حجرالقمر. (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). سنگی است سفید و شفاف مانند بلور که در میان آن موهای سیاه معاینه می شود و آن موها را به حضرت علی (ع ) نسبت کنند و تعظیم نمایند. (از غیاث ). بلوری که در نجف بدست آید و از آن هم در جاهلیت و هم در عصر عباسیان ظرفها و خاتمها کردندی وقسمی از آن را درّ مودار گویند برای چیزی چون موی که در درون دارد. (یادداشت مرحوم دهخدا)
: روشندل از محبت شاه ولایتم
در نجف شود ز صفا سنگ تربتم .
میر ابوالقاسم (از آنندراج ).
در دل دواند ریشه چو موی در نجف
خطی که راضی از لب لعلش برآمده .
فصاحت خان راضی (از آنندراج ).
رجوع به این ترکیب ذیل در و نیز به در مودار در ردیف خود شود.