اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

درنگ خواستن

نویسه گردانی: DRNG ḴWASTN
درنگ خواستن . [ دِ رَ خوا / خا ت َ ](مص مرکب ) مهلت خواستن . متارکه خواستن :
گر ایدون که یک ماه خواهی درنگ
زلشکر سواری نیاید به جنگ .

فردوسی .


اگر خواهی از من زمان و درنگ
وگر جنگ خواهی بیارای جنگ .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.