اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

درنگ شدن

نویسه گردانی: DRNG ŠDN
درنگ شدن . [ دِ رَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تأخیر و توقف شدن . || زمان گرفتن . طول کشیدن . وقت صرف شدن . اًبطاء. (المصادر زوزنی ) :
بشد گیو با آن سواران جنگ
سه روز اندر این تاختن شد درنگ .

فردوسی .


دو هفته شد اندر سخنْشان درنگ
بدان تا نباشد به بیداد جنگ .

فردوسی .


سه روز اندر آن شاه را شد درنگ
بدان تا نباشد به بیداد جنگ .

فردوسی .


سه روز اندر آن کارها شد درنگ
برفتند با زیج هندی به چنگ .

فردوسی .


دو روز اندر آن کارها شد درنگ
همی بود بهرام با می به چنگ .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.