دروا گردیدن
نویسه گردانی:
DRWʼ GRDYDN
دروا گردیدن . [ دَرْ گ َ دی دَ ] (مص مرکب )دروا شدن . برپا گردیدن . بپا خاستن : شَظی ̍؛ دروا گردیدن هر دو دست و پای مرده . (از منتهی الارب ). رجوع به دروا شدن شود. || پراکنده شدن : امشاخ ؛ پراکنده و دروا گردیدن ابر از هوا. (از منتهی الارب ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.