اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دروند

نویسه گردانی: DRWND
دروند. [ دُرْ وَ ] (هزوارش ، ص مرکب ) ۞ (به زبان زند و پازند) بدمذهب و نامقید و فاسق را گویند. (از برهان ) (از آنندراج ). به معنی دروغزن ناپاک ، و معمولاً در صفت اهریمن بکار آید. (از فرهنگ ایران باستان پورداود ص 97 و 116) :
درود از ما به به دین خردمند
که دور است از ره و آئین دروند.

زراتشت بهرام (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
دروند. [ دَرْ وَ ] (اِمرکب ) چنگک و قلاب که به عربی معلاق خواند. (از برهان ). چنگک و قلاب . (لغت محلی شوشتر - نسخه ٔ خطی ). || دلوند، و آن ...
فریفتن فرد با کاری یا گفتاری - دروندی آن است که فرد ، دیگری را با کاری یا گفتاری بفریبد
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.