گفتگو درباره واژه گزارش تخلف درون دان نویسه گردانی: DRWN DʼN درون دان . [ دَ ] (نف مرکب ) درون داننده . داننده ٔ اندرون و ضمیر مردم . که درون اشخاص داند. داننده ٔ باطن کسان : بی قلم از پوست برون خوان توئی بی سخن از مغز درون دان توئی .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود