اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

درونگرائی

نویسه گردانی: DRWNGRʼʼY
درونگرائی . [ دَ گ َ / گ ِ ] (حامص مرکب ) ۞ در اصطلاح روانشناسی ، عمل درون گرا. حالت درون گرا. باطن گرایی . میل به باطن . توجه و تمایل به ضمیر و نهان و دل . در مقابل برون گرایی ۞ است حاکی از دو نوع شخصیت متناقض . فعالیت کلی یا شوق و کشش در شخص برونگرا آفاقی است و متوجه دنیای خارج و دردرونگرا انفسی است یعنی متوجه به درون شخص . هر فرد به این هر دو متمایل است اما همواره بر اثر محیط و خصوصیات خلقی یکی بر دیگری تفوق دارد و بنحو بارزی شکار می شود. برونگرائی حاد فرار نامعقول و غیرمنطقی ازنفس و نمایش دادن احساسات در جمع است و درونگرائی حاد عقب نشینی به دنیای درون است و در این حال خیالبافی جانشین واقعبینی شود. (از دائرةالمعارف فارسی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.