درة
نویسه گردانی:
DR
درة. [ دُرْ رَ ] (ع اِ) مروارید بزرگ . (منتهی الارب ). مروارید. (دهار). واحد دُرّ. (از اقرب الموارد). بیرونی در الجماهر (ص 127) در بیان اقسام مروارید گوید: از اقسام مروارید یکی «دهرم مروارید» است که بزرگترین آن است و معرب آن «درة» باشد. و در حاشیه ٔ این کتاب در باره ٔ «دهرم » با نسخه بدل «وهرم » توضیح داده شده که کلمه ای است هندی و در فرهنگهای فارسی ذکری از آن نشده است . رجوع به دره شود. ج ، دُرّ و دُرَر و دُرّات . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
- درةالتاج ؛ بزرگترین مرواریدهای تاج پادشاهی . (ناظم الاطباء). و رجوع به درةالتاج در ردیف خود شود.
|| پرنده ای از راسته ٔ طوطیان . (لاروس عربی ). مرغ عشق . || در تداول زبان عربی ، طوطی .(المنجد) : فاشتری درة و کانت تتکلم بکل شی ٔ تراه و جعلها ترصد امرأته و تنظر ماتصنع بعده و تخبره اذا رجع. (سندبادنامه ٔ عربی ص 355).
واژه های همانند
۴۰۰ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۸ ثانیه
دره . [ دَرْه ْ ] (ع مص ) ناگاه درآمدن و برآمدن و نمایان شدن . (از منتهی الارب ). || دفع نمودن از کسی و راندن . (از منتهی الارب ). دفع کردن...
دره . [ دَ رَ / رِ / دَرْ رَ / رِ ] (اِ) ۞ گشادگی میان دو کوه . (برهان ). گشادگی میان کوه را به شکنبه تشبیه نمودند ودره گفتند. (جهانگیری )....
دره . [ دِرْ رَ / رِ ] ۞ (اِ) دِرَّة. تازیانه . پوستی چند باشد باریک که برهم بدوزند یا برهم ببافند و گناهکاران را بدان تنبیه سازند و گاه باشد...
دره . [ دُرْ رَ ] (ع اِ) درة. مروارید بزرگ . (غیاث ). || یک مروارید. مرواریدی درشت و از جنسی خوب . ج ، دُرّات و دُرَر : ای صاحبی که کف جود...
دره . [ دُرْ رَ ] (اِ) دلیل و برهان . (برهان ).
دره . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) نام ولایتی است از ملک بدخشان که مردم آنجا به خوش صورتی مشهورند و انار خوب در آنجا می شود. (برهان ).
دره . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان کاشان . واقع در 18هزارگزی جنوب باختری کاشان ، با 250 تن سکنه . آب آن ا...
دره . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیاخ بخش مرکزی شهرستان شیراز. واقع در 48هزارگزی جنوب باختری شیراز و 25هزارگزی راه شوسه ٔ کازرون...
دره . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرزشهرستان بروجرد. واقع در26هزارگزی شمال الیگودرز و 17 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ شاه...
دره . [ دَرْرَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایوه بخش ایذه شهرستان اهواز واقع در60 هزارگزی باختر ایذه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).