درهم
نویسه گردانی:
DRHM
درهم . [ دِ هََ ] (اِخ )ابن نصربن رافعبن لیث بن نصر سیار. از مطوعه ٔ سیستان بود. بعد از برادرش صالح بن نصر کنانی ریاست مطوعه را یافت و یعقوب لیث را سپهسالاری خویش داد اما بعد ازشجاعت یعقوب ترسید و درصدد کشتن او برآمد لیکن یعقوب از قصد او آگاه شد و درهم را دستگیر و محبوس نمود و خود حکومت سیستان را به دست گرفت . (در محرم 247 هَ. ق .). (از دائرةالمعارف فارسی از تاریخ ایران عباس اقبال ). و رجوع به تاریخ سیستان ص 199 و حبیب السیر چ طهران ج 1 ص 320 و تارخ گزیده ص 373 و 286 شود.
واژه های همانند
۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
درخت های درهم سازی (Hash Tree) شاخهای از لیستهای درهم سازی هستند. به این درختها درختهای مرکل (Merkle Tree) نیز میگویند.
در رمزنگاری و علوم کام...
اچ آی وی - کنایه از بیماری اچ آی وی - دراین بیماری گویچه های سفید کم می شوند و بدن انسان به علت از دست دادن گویچه های سفید که محافظین قلعه ها هستند م...
چالش و نبرد با بیماری اچ آی وی
دزبان کنایه از گویچه ی سفید است و دژ کنایه از بدن است
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
رو در هم کشیدن . [ دَ هََ ک َ دَ ] (مص مرکب ) چهره را ترش کردن به نشانه ٔ قهر و خشم و ناخشنودی . چین بر چهره افکندن در مقابل عمل یا سخنی ...