گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دریا شکافتن نویسه گردانی: DRYA ŠKAFTN دریا شکافتن . [ دَرْ ش ِ ت َ ] (مص مرکب ) پیمودن بحر. دریا گذاردن : ندانی که سعدی مکان از چه یافت نه هامون نوشت و نه دریا شکافت .سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود